غزلغزل، تا این لحظه: 18 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

دو کبوتر

دل نوشته بابا براي دخترم غزل

  دختر خوبم این بار هم می ترسم! اصلا هر زمانی که قلم بدست می گیرم می ترسم تنم می لرزد می ترسم با نوشته هایم ناراحتت کنم می ترسم  با خودت بگویی  این حرفها همه قدیمی شده... می ترسم از این که برای تو می نویسم سرزنشم کنی درست است  این رسم زندگی است  جوان ترها همیشه در پی کشف تازه ها هستند و زیاد از حرفهای نسل گذشته لذت نمی برند!   من به تو حق میدهم  می دانم که اهل فکر و منطقی اما نمی دانم در آینده ای نزدیک آرزو ها و ایده آل هایت چه خواهد بود و همین طور تعریفت از زندگی؟ دختر نازنینم شا...
12 شهريور 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دو کبوتر می باشد